چیستی وچرایی حجاب
معناى لغوى «حجاب» که در عصر ما این کلمه براى پوشش زن معروف شده است چیست؟ کلمه «حجاب» هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب. بیشتر، استعمالش به معنى پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مىدهد که پرده وسیله پوشش است. استعمال کلمه «حجاب» در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «سَتر» که به معنى پوشش است به کار رفته است. فقها چه در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند کلمه «ستر» را به کار برده اند نه کلمه «حجاب» را .
بهتر این بود که این کلمه عوض نمىی شد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار مى بردیم، زیرا چنانکه گفتیم معنى شایع لغت «حجاب» پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادى گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.وظیفه پوشش که اسلام براى زنان مقرر کرده است بدین معنى نیست که از خانه بیرون نروند. زندانى کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست. در برخى از کشورهاى قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهایى وجود داشته است ولى در اسلام وجود ندارد.پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمایى نپردازد. آیات مربوطه همین معنى را ذکر مى کند و فتواى فقها هم مؤید همین مطلب است. حقیقت امر این است که در مسأله پوشش- و به اصطلاح عصر اخیر حجاب- سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنى در هر محفلى حداکثر تمتعات را به استثناى زنا ببرد یا نه؟.اسلام که به روح مسائل مى نگرد جواب مى دهد: خیر، مردان فقط در محیط خانوادگى و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین مى توانند از زنان به عنوان همسران قانونى کامجویى کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. و زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگى کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع مى باشند.برخلاف سیستم غربى عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی هاى جنسى به هم مى آمیزد اسلام مى خواهد این دو محیط را کاملًا از یکدیگر تفکیک کند.
فلسفه حجاب
1. آرامش روانى.
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادى معاشرتهاى بى بند و بار هیجانها و التهابهاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى سکس را به صورت یک عطش روحى و یک خواست اشباع نشدنى درمى آورد. غریزه جنسى غریزه اى نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است، هرچه بیشتر اطاعت شود سرکش تر مى گردد، همچون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر مى شود.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است.روایات زیادى درباره خطرناک بودن «نگاه»، خطرناک بودن خلوت با زن، و بالأخره خطرناک بودن غریزه اى که مرد و زن را به یکدیگر پیوند مى دهد وارد شده است.اسلام تدابیرى براى تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه، هم براى زنان و هم براى مردان تکلیف معین کرده است. یک وظیفه مشترک که براى زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است:قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضّوا مِنْ ابْصارِهِمْ وَ یَحْفَظوا فُروجَهُمْ ... قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ ابْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُروجَهُنَّ.خلاصه این دستور این است که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانى کنند، نباید نگاه هاى مملوّ از شهوت به یکدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گرى و دلربایى نپردازند، به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانه اى کارى نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند. هیچ مردى از تصاحب زیبارویان و هیچ زنى از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هیچ دلى از هوس سیر نمى شود.و از طرفى تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و همیشه مقرون است به نوعى احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بیماری هاى روانى مى گردد.چرا در دنیاى غرب این همه بیمارى روانى زیاد شده است؟ علتش آزادى اخلاقى جنسى و تحریکات فراوان سکسى است که به وسیله جراید و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمى و غیررسمى و حتى خیابانها و کوچه ها انجام مى شود.
2. استحکام پیوند خانوادگى.
شک نیست که هر چیزى که موجب تحکیم پیوند خانوادگى و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد براى کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود، و بالعکس هر چیزى که باعث سستى روابط زوجین و دلسردى آنان گردد به حال زندگى خانوادگى زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد.اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهاى جنسى به محیط خانوادگى و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهرى را محکم مى سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر مى شود.فلسفه پوشش و منع کامیابى جنسى از غیرهمسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگى این است که همسر قانونى شخص از لحاظ روانى عامل خوشبخت کردن او به شمار برود؛ در حالى که در سیستم آزادى کامیابى، همسر قانونى از لحاظ روانى یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار مى رود و درنتیجه کانون خانوادگى براساس دشمنى و نفرت پایه گذارى مى شود.
3. استوارى اجتماع.
کشانیدن تمتعات جنسى از محیط خانه به اجتماع، نیروى کار و فعالیت اجتماع را ضعیف مى کند. آنچه موجب فلج کردن نیروى اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت جویی هاى شهوانى است.
آیا اگر پسر و دخترى در محیط جداگانه اى تحصیل کنند و فرضاً در یک محیط درس مى خوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هیچ گونه آرایشى نداشته باشند بهتر درس مى خوانند و فکر مى کنند و به سخن استاد گوش مى کنند یا وقتى که کنار هر پسرى یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالاى زانو نشسته باشد؟ آیا اگر مردى در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و غیره با قیافه هاى محرّک و مهیّج زنان آرایش کرده دائماً مواجه باشد بهتر سرگرم کار و فعالیت مى شود یا در محیطى که با چنین مناظرى روبرو نشود؟ اگر باور ندارید، از کسانى که در این محیط ها کار مى کنند بپرسید
4. ارزش و احترام زن.
حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکى از وسائل مرموزى بوده است که زن براى حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است.
اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش براى مرد نگذارد بر احترامش افزوده مى شود.
حجاب درقرآن:
آیه 31سوره نور:
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِن....
و به زنان باایمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، و زینت خود را [مانند لباسهاى زیبا، گوشواره و گردن بند] مگر مقدارى که [طبیعتاً مانند انگشتر و حنا و سرمه، بر دست و صورت] پیداست [در برابر کسى] آشکار نکنند، و [براى پوشاندن گردن و سینه] مقنعههاى خود را به روى گریبانهایشان بیندازند، و زینت خود را آشکار نکنند
آیه 59سوره احزاب چنین است:
یا ایُّهَا النَّبِىُّ قُلْ لِازْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابیبِهِنَّ ذلِکَ ادْنى انْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفوراً رحیماً
اى پیغمبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که جِلبابهاى خویش را به خود نزدیک سازند. این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیکتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
«جلباب» شامل هر جامه وسیع مىشده است ولى غالباً در مورد روسریهایى که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است به کار مىرفته است. ضمناً معلوم مىشود دو نوع روسرى براى زنان معمول بوده است: یک نوع روسریهاى کوچک که آنها را «خِمار» یا «مقنعه» می نامیده اند و معمولًا در داخل خانه از آنها استفاده مى کرده اند. نوع دیگر روسریهاى بزرگ که مخصوص خارج منزل بوده است.
منبع:اقتباس ازکتاب مساله حجاب شهید مطهری
افزودن دیدگاه جدید