داستان "غرور ثروت"
نام داستان: غرور ثروت
خلاصه داستان : پیامبر به همراه یارانش در مسجد نشسته بودند و درمورد آداب اسلامی صحبت میکردند که مرد ثروتمندی آمد وبه جمعشان اضافه شد . سپس پیرمرد فقیری آمد تا از صحبت های پیامبر استفاده کند . تا خواست بنشیند مرد ثروتمند خودش را جمع وجور کرد . پیامبر به او تذکر داد . او هم گفت : به خاطر اشتباهم نصف امولم را به مرد فقیر میدهم . فقیر نپذیرفت. گفت: میترسم مثل تو غرور ثروت مرا هم بگیرد.
این محصول کاملا تصویری است وبرای کودکان دبستانی مناسب می باشد .
شما مربی گرامی به چند طریق میتوانید استفاده واجرا نمایید.:
۱- خودتان داستان را آماده کرده وبا استفاده از مهارت قصه گویی آن را برای بچه ها بیان کنید.
۲- تصاویر را با استفاده از ویدیو پرژکشن روی تخته یا پرده انداخته تا بچه ها همه ببینند و در خواندن وگفتن داستان شما را همراهی کنند.
۳- داستان را در اختیار کودک قرار دهید آن را خوانده سپس به جایگاه کلاس بیاید وخلاصه آن را برای بقیه بگوید. یا این که داخل دفترچه اش خلاصه را بنویسد و درجمع بچه ها بخواند.
۴- پس از این بچه ها میتوانند این داستان را به شکل نمایش با کمک شما اجرا کنند.
این اثر توسط موسسه مبلغ آماده و توسط نشر براق انتشار یافته است.
از فایل پیوست دانلود نمایید.
پیوست | اندازه |
---|---|
داستان "غرور ثروت" | 1.59 مگابایت |
افزودن دیدگاه جدید